۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰
کد خبر: 81754612
T T
۰ نفر
بعیدی نژاد: كل مذاكرات تیم قبلی در مقایسه با كنونی 4 روز بود

تهران - ایرنا - حمید بعیدی نژاد رییس تیم كارشناسی مذاكره كننده ایران تعداد روزهای گفت و گوهای تیم جلیلی در مقایسه با تیم كنونی را 4 روز عنوان كرد و گفت: در پایان دور قبلی حتی به مرحله مذاكره هم نرسیده بودیم چه رسد به امادگی طرف مقابل برای غنی سازی و لغو تحریم ها.

بعیدی نژاد در صفحه اینستاگرام خود نوشت: برای بنده به‌عنوان یك كارشناس، خیلی تصورش سخت است كه در دور قبلی گفت‌وگوها كه اصلا به مرحله مذاكره هم نرسیدیم و با توجه به آنكه مدت اختصاص‌یافته به مذاكرات در آن زمان در مقایسه با این دوره بسیار كوتاه بود، این امكان وجود داشته است كه جمهوری اسلاامی ایران و كشورهای ١+٥ توانسته باشند، به چنین تفاهمی در خصوص لغو جامع تحریمها و پذیرش غنی سازی دست پیدا كنند.
مدیركل سیاسی و امنیت بین الملل وزارت امور خارجه در عین حال افزود: وقتی دولت اوباما می خواهد موضوع تصویب تفاهم بیش از این، حداقل در سطح قانونگذاری، به عنوان اختلاف داخلی در كشور معرفی نشود، ما چرا باید با طرح سوال هایی به اختلافات میان جریان ها دامن بزنیم؟


مشروح نوشتار رییس تیم مذاكره كننده كارشناسی را می خوانیم:

طی روزهای اخیر و بعد از اظهارات جناب آقای دكتر جلیلی مبنی بر آنكه طرفهای ١+٥ در پروسه منتهی به آلماتی ٢ در اوایل سال ١٣٩٢، آمادگی كامل لغو تحریمها و پذیرش برنامه غنی سازی ایران را داشتند، اعضای تیم هسته ای بویژه مورد سوالات متعدد رسانه ها قرار گرفتند كه البته پاسخهای مناسب داده شد. خلاصه و فشرده توضیحات بنده نیز بدین شرح بوده است:

مقایسه گفتگوهای گذشته با مذاكرات دور جدید از چند منظر منطقی بنظر نمی رسد: اول آنكه یك اصل مهم كه باید مد نظر قرار دهیم، این است كه هر مذاكره‌ای چه در سطح دوجانبه یا چندجانبه سه مرحله را می‌گذراند:
١- دوره گفت‌وگوها و بحث‌های كلی، كه در آن طرف‌ها اصولا شرایط را بررسی می‌كنند تا ببینند آیا می‌توانند نقاط مشتركی را بیابند كه مذاكره را آغاز كنند یا نه.
٢- مرحله پیش‌مذاكره، كه وقتی است كه دو طرف سعی می‌كنند جنبه‌ها و چارچوب‌های كلی تفاهماتی را كه می‌خواهند انجام دهند، مشخص كنند
و ٣- دوره مذاكره كه به تعیین تمام جزئیات و دقایق تفاهم و همچنین تدوین تفاهم اختصاص دارد.
از نقطه‌نظر كارشناسی، مذاكرات گذشته را باید به مثابه گفت‌وگوهایی دانست كه به اولین مرحله اختصاص دارند؛ یعنی از نقطه‌نظر دقیق و فنی، حتی دو طرف وارد مرحله پیش‌مذاكره هم نشده بودند چه برسد به مرحله مذاكره.
در آن ‌زمان، دو طرف در خصوص نحوه حل موضوع هسته‌ای حتی به رهیافت واحدی هم نرسیده بودند كه بر آن اساس بتوانند مرحله پیش‌مذاكره و بعد مذاكره را شروع كنند. بنابراین دوره گفت‌وگوهای پیشین با مذاكرات هسته‌ای این دو سال اصولا نمی‌توانند در یك گروه طبقه‌بندی شوند و به‌لحاظ ماهوی خیلی با هم فرق دارند.
دوم آنكه زمانبندی گفتگوهاو مذاكرات دو مقطع نیز تفاوت زیادی داشتند. اگر دو سال مذاكره شبانه‌روزی و فشرده را از نظر كیفی و كمی، با مجموع روزهایی كه در دوره قبلی به گفت‌وگو پرداخته می‌شد با هم مقایسه كنیم، فكر می‌كنم به تفاوت خیلی زیادی دو مقطع پی می بریم. در دوره قبلی، مدت زمانی كه به گفتگوها اختصاص می یافت خیلی كوتاه بود و گفتگوها همچنین با فواصل طولانی برگزار می‌شد و وقت زیادی از مذاكرات هم به بحث در خصوص زمان و مكان گفتگوها اختصاص می یافت.
برای روشن شدن موضوع می توان با نگاهی به دوره گفتگوهای آقای دكتر جلیلی دریافت كه ایشان طی سالهای 87 تا 92 منهای مقطعی كه برای معرفی از سوی جناب آقای دكتر لاریجانی به آقای سولانا به رم عزیمت كردند، در زمانی طی حدود 89 ماه ، 9 دور گفتگو با جمع اعضای ١+٥ داشتند كه مدت زمان گفتگوها در تمامی دوره ها یا یك روز یا دو روز بوده است كه آخرین دور آن در آلماتی ٢ در روزهای16 و 17فروردین ١٣٩٢ برگزار شد.
لذا با یك شمارش ساده می توان در نظر گرفت كه جمع دوره مذاكرات تیم آقای دكتر جلیلی در كل دوره های گفتگوها به 16 روز میرسد كه اگر در نظر بگیریم كه جلسات در آن مقطع زمانی از طریق مترجم صورت میپذیرفت و لذا با مترجم زمان گفتگوها دو برابر می شود زمان كل گفتگوها در مقیاس مذاكرات دور اخیر به حدود 8 روز میرسد و باز اگر در نظر بگیریم كه حداقل نیمی از وقت گفتگوها با توجه به ماهیت بحثها به گفتگوهای خیلی كلان و راهبردی و زمانی هم به انجام ملاقاتهای دو جانبه اختصاص می یافت، میتوان گفت كه اگر منصفانه هم بخواهیم گفته باشیم، زمان كل این گفتگوها در قیاس با نوع گفتگوهای دور جدید حداكثر 4 روز خواهد بود.
و این در شرایطی بود كه میدانیم بین دو طرف در خصوص بحث غنی‌سازی و لغو تحریم‌ها و اینكه تمام تحریم‌های اقتصادی و بانكی باید یكجا برداشته شوند، اختلاف نظرات عمده ای وجود داشت.
برای بنده به‌عنوان یك كارشناس، خیلی تصورش سخت است كه در دور قبلی گفت‌وگوها كه اصلا به مرحله مذاكره هم نرسیدیم و با توجه به آنكه مدت اختصاص‌یافته به مذاكرات در آن زمان در مقایسه با این دوره بسیار كوتاه بود، این امكان وجود داشته است كه ج.ا.ایران و كشورهای ١+٥ توانسته باشند، به چنین تفاهمی در خصوص لغو جامع تحریمها و پذیرش غنی سازی دست پیدا كنند.
تاریخ مذاكرات نیز گویای آنست كه طرفین بعد از این دور گفتگوها نهایتا به تفاهمی دست نیافتند و بیانیه نهایی صادره از سوی خانم اشتون بعد از جلسه آلماتی ٢ به نمایندگی از كشورهای ١+٥ نیز كاملا گویای پایان بی نتیجه این دور از گفتگوها بوده است. عین جملات خانم اشتون در 17 فروردین92 در آلماتی بدین شرح است:
« در طی این دو روز گفتگوها، ما با ایران بحثهای طولانی و فشرده ای در خصوص موضوعاتی كه در پیشنهاد خود پیرامون اعتماد سازی كه طی دوره قبلی گفتگوها با ایران در روزهای 26 و27 فوریه در آلماتی ارائه كرده بودیم داشتیم.
در خلال این بحثها روشن شد كه مواضع كشورهای ٣+٣ و ایران در خصوص محتوا خیلی با هم فاصله دارند. بنا بر این موافقت كرده ایم كه همه طرفها برای بررسی اینكه در این فرآیند در كجا قرار داریم به پایتختها برگردیم. من بزودی برای آنكه ببینیم چگونه به جلو حركت كنیم با دكتر جلیلی در تماس خواهم بود.»
بدین ترتیب حدود دو ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری دو طرف بدون هیچ توافق و چشم اندازی برای توافق به گفتگوهای خود پایان دادند.
مضافا به اینكه همانطور كه توضیح داده شد، آمریكائیها تنها در فرآیند مسقط بود كه اعلام نمودند كه حاضرند برای اولین بار در صورت حصول تفاهم، غنی سازی ایران را بپذیرند. پس اصولا میتوانیم نتیجه بگیریم كه گفت‌وگوهای آن دوره اصولا به سطح جزئیات و اصلا سطح مذاكره به معنای دقیق كلمه نرسید.
ولی این ناقض تلاش وسیع جناب آقای دكتر جلیلی و همكاران ایشان برای پیشبرد مذاكرات نیست.
نباید فراموش كنیم كه باید مذاكرات هسته‌ای را به‌صورت یك مجموعه دید. در یك دوره‌ای كشور تصمیم گرفته بود به آن نحو برخورد كند و امروز به این نحو. و بر همین مبناست كه طرح مباحث مربوط به مقایسه شرایط حال و گذشته نباید به نحوی صورت گیرد كه خدای‌ناكرده باعث ایجاد اختلاف و دودستگی بین نیروهای كشور و نهادهای كشور شود.
الان در آمریكا، اوباما آن‌قدر رأی دارد كه راحت بتواند رأی مخالف كنگره را وتو كند، ولی دولت اوباما الان به دنبال «فیلی‌باستر» است تا موضوع تصویب تفاهم بیش از این، حداقل در سطح قانونگذاری، به عنوان اختلاف داخلی در كشور معرفی نشود.
ما كه همواره بحث هسته‌ای را یك موضوع ملی دانسته‌ایم، طبیعی است كه بعنوان اولویت باید وحدت و همبستگی همه نیروهای سیاسی كشور را به‌عنوان هدف مد نظر قرار دهیم و نباید كشور را دچار التهاب كنیم. ما مناسب نمی‌دانیم در این شرایط سؤالات و موضوعات اختلاف‌‌برانگیزی مطرح شوند و بین جریان‌های كشور اختلاف ایجاد شود. هر دوره مختصات خود را داشته است و بررسی هر دوران باید با درنظرگرفتن واقعیت‌های در صحنه، در همان دوره صورت گیرد.
از همگان انتظار می رود در مسیر بحث هایی كه بویژه در كمیسیون محترم مجلس پیگیری می گردد، مباحثی مطرح نشود كه بوی جدایی و اختلاف میان نیروهای متعهد كشور استشمام شود.
بدیهی است كه با حسن نیت و دلسوزی كه در تمامی شخصیتهای سیاسی و نهادهای تصمیم گیری در كشور وجود دارد، امید می رود كه كشور در این مرحله حساس بهترین تصمیم لازم برای كشور را اتخاذ نماید.

1553
۰ نفر